پذیرش لکنت + مراحل رسیدن به پذیرش لکنت

پذیرش لکنت

پذیرش لکنت

سلام دوستان عزیزم ، توی این مقاله میخوام در مورد پذیرش لکنت باهاتون صحبت کنم. یک مسئله ی کاملا جهانی که توسط تمام افراد در تمامی مراحل زندگی و در تمامی فرهنگ ها تجربه میشه و همه جا ازش صحبت میشه. این مراحل میتونه در واکنش به یک اتفاق مهم که در زندگیمون افتاده رخ بده ، این اتفاق هم میتونه خوشایند باشه هم ناخوشایند ولی معمولا در اتفاقات ناخوشایند ، بیشتر شاهد عدم پذیرش لکنت هستیم. این اتفاق ناخوشایند میتونه ابتلا به یک بیماری باشه ، میتونه از دست دادن یک عزیز باشه ، میتونه از دست دادن شغل ، همسر ، و یا هر چیز دیگه ای که برای ما مهم و عزیز بوده باشه. لکنت رو در قسمت بیماریها دسته بندی میکنن. ابتلا به لکنت هم از گذروندن این مراحل و رسیدن به پذیرش مستثنی نیست.

پذیرش لکنت

پذیرش چیست ؟

در سال 1969 فردی به اسم الیزابت کوبلر راس ، پنج مرحله رسیدن به پذیرش سوگ رو در کتاب خودش به نام ‹افراد درگیر با مرگ و مردن› مطرح کرد که توی این مقاله بهشون میپردازیم. همونطور که میدونیم هر انسانی طول دوره ی سوگواریش با بقیه متفاوته و هرکسی به یک شکل با این قضیه برخورد میکنه. به همین دلیل اصلا نباید اینطور فرض کنیم که مراحل رسیدن به پذیرش دقیقا مطابق با این مراحل و به ترتیب طی میشه ، بلکه ممکنه یکسری از افراد برخی از این مراحل رو اصلا تجربه نکنن و احساساتشون رو پنهان کنن و یا برخی از افراد برخی از این مراحل رو بارها تجربه کنن و پسرفت کنن و دوباره به پذیرش برسن.

مراحل رسیدن به پذیرش سوگ از دیدگاه الیزابت کوبلر راس:

1-انکار واقعیت

2-خشم و عصبانیت

3-چانه زنی و معامله

4-افسردگی

5-پذیرش

حالا میخوام این مراحل رو در رابطه با رسیدن به پذیرش لکنت براتون توضیح بدم:

انکار واقعیت

انکار کردن مرحله ایه که میتونه در هنگام ابتلا به لکنت ، شما رو از این غم نجات بده. شاید توی این مرحله حس کنین که زندگی دیگه معنایی نداره و هیچ دلیلی برای زندگی ندارین. چون در حال انکارش هستین ، نسبت بهش بی حس شدین ، اما به این دلیل که زندگی ادامه داره نمیتونین درکش کنین به همین دلیل دچار شک میشین وممکنه مدتها انتظار رو به انجام یک اقدام اصولی درمانی، ترجیح بدین. در مرحله ی انکار شما در یک دنیای واقعی زندگی نمیکنین بلکه در دنیایی زندگی میکنین که در سرتون یا در رویاتون برای خودتون ساختین. به خودتون دروغ میگین ، به بقیه دروغ میگین و به هیچ وجه حاضر به پذیرش لکنت یا پذیرفتن این واقعیت نیستین که لکنت وجود داره و باید براش کاری کنین.

 

مراجعین مدرسه لکنت

والدینی رو میشناختم از اقوام ، که پسر 5 ساله شون به لکنت مبتلا بود ، اما برای درمانش اقدام نمیکردن، من با مادربزرگ این پسر کوچک در ارتباط بودم و یکبار ازش شنیدم که پسرم و عروسم حاضر نیستن قبول کنن پسرشون نیاز به کمک داره و میگن فقط وقتی استرس داره لکنت میگیره که بزرگ بشه خودش خوب میشه. متاسفانه اونها در مرحله ی انکار به سر میبردن.

خشم و عصبانیت

وقتی از مرحله ی انکار واقعیت ، خارج شدین و دوباره پا به دنیای واقعی اطرافتون گذاشتین ، و حقیقت رو اونطوری که انتظار دارین ندیدین ،  شاید عصبانیت و خشم در شما نمود پیدا کنه. اینجاست که به خودتون میگین چرا من؟ چرا بچه من؟ و معتقدین که دنیا جای مزخرفی هست، هیچ عدالتی وجود نداره و شما تنها فرد آسیب دیده هستین . سایرین رو مقصر میدونین و حتی ممکنه عصبانیت خودتون رو سر دیگران ، حتی خانواده و دوستان نزدیک خودتون خالی کنین. اگر ایمان قوی داشته باشین ، حتی ممکنه شروع کنین به شک کردن در باورهاتون نسبت به خدا!

 

مراجعین مدرسه لکنت ایران

مراجعی داشتم که برای درمان اقدام کرده بود ولی هربار که باهاش جلسه داشتم این سوال رو ازش میشنیدم که چرا بین من و 6 خواهروبرادرم ، من باید لکنت داشته باشم. یکبار توی جلسه ازش پرسیدم حاضر بودی کدوم یک از خواهریا برادرهات به جای تو لکنت میگرفتن؟ لطفا یکیشون رو انتخاب کن. درست حدس زدید، نتونست به سوالم پاسخ بده و گفت هرکدومشونو که توی ذهنم مرور میکنم فکر میکنم اگر لکنت میداشتن نمیتونستن باهاش کنار بیان، به طرز خیلی عجیبی ، خودش رو قویترین عضو خانواده معرفی کرد و گفت فکر میکنم من توی زندگیم با لکنت سختی های زیادی کشیدم ، به شکلی که اگر شخص دیگه ای بود ، حتی یکی از خواهرها و برادرهای خودم، نمیتونست تحمل کنه و بعدش اعتراف کرد که خدا دردی رو بهش نداده که نتونه تحمل کنه و اگر تا این لحظه لکنت داشته از کم کاری خودش بوده که برای درمان اقدام نکرده. و خوشبختانه بعد از اون جلسه دیگه این سوال رو نپرسید که چرا من؟ احساس میکنم به پذیرش لکنت دست پیدا کرد.

تحقیقات پذیرش لکنت

تحقیقات نشون میده که این مرحله یک مرحله ی ضروری در رسیدن به پذیرش لکنت هست و به یک شکلی شما رو در رسیدن زودتر به پذیرش ، تشویق میکنه چون بالاخره تموم میشه. سرکوب کردن عصبانیت هم پیشنهاد نمیشه چون ممکنه به روان شما آسیب های جبران ناپذیری وارد کنه. در هر صورت ، تخلیه این انرژی منفی به شکل صحیح پیشنهاد میشه.

چانه زنی یا معامله کردن

افرادی که توی این مرحله به سر میبرن احساس میکنن که وقتشه به خاطر تمام کارهای بدی که انجام دادن و یا کارهایی که باید انجام میدادن و انجام ندادن ، با خدا معاملاتی رو داشته باشن. مثلا والدینی که با خدا معامله میکنن که اگر فرزندم لکنتش بهبود پیدا کنه من هرماه به خیریه مبلغی رو میپردازم. یا فرد دارای لکنت که با خدا معامله میکنه و میگه اگر لکنتم خوب بشه من میزانی از درآمد ماهیانه م رو به درمان کودکان دارای لکنت اختصاص میدم. اینها معاملات بدی نیستن ، حواستون باشه ما داریم در مورد افرادی صحبت میکنیم که برای درمان اصولی لکنت اقدامی نمیکنن و با خدا سر بهبودی لکنت معامله میکنن . نه افرادی که اقدام به درمان انجام دادن و تلاش کافی هم انجام میدن و چنین مواردی رو نذر میکنن!

 

افراد چانه زن ، تغییر خودشون رو به عنوان شرطی برای تغییراتی که از خدا میخوان گذاشتن. خدایا اینکارو انجام بده تا من هم تغییر کنم و همونی بشم که تو میخوای ! افراد همه تلاششون رو انجام میدن تا زندگیشون به حالت قبل از لکنت برگرده و یا به یک حالت عادی برسه، ممکنه احساس گناه داشته باشن ، توی ذهنشون اما و اگر های فراوانی دارن : اگر با بچه دعوا نمیکردم اینطور نمیشد، اگر اون شب مهمون نداشتیم ، اگر لیوان نمی افتاد و نمیشکست ، اگر من تصادف نمیکردم و حواسمو جمع میکردم، اگر پدر و مادرم بیشتر بهم محبت میکردن، و … . اما متاسفانه با این اما و اگر ها ، مسئله هیچ تغییری نمیکنه و حتی ممکنه زمان طلایی درمان صرف پرداختن به اونها بشه.

افسردگی

افسردگی هم نوعی پذیرش سوگ هست ، خیلی از افراد بلافاصله بعد از دیدن لکنت یا تجربه کردن لکنت زبان ، دچار افسردگی میشن ، این افسردگی نشونه ی خالی بودنی هست که ما بعد از زندگی کردن توی حقیقت ، حس میکنیم. حقیقتی که وجود داره و قرار نیست تا زمانی که براش کاری انجام میدیم تغییر کنه و قرار نیست معجزه ای اتفاق بیفته . توی این مرحله، از زندگی سرد میشیم و احساس گوشه گیری به سراغمون میاد ، احساس کرختی داریم و حوصله هیچ کس و هیچ چیز حتی خودمون رو هم نداریم. نمیخوایم از تخت خواب بیرون بیایم ، حوصله سرکار رفتن یا غذا پختن نداریم ، حتی رسیدگی به عزیزانمون رو هم به تعویق میندازیم مثلا غذای بچه ، تعویض لباس بچه ، رسیدگی به همسر ، خونه و … . توی مراحل پیشرفته ی این مرحله حتی ممکنه افکاری مثل خودکشی هم به سراغمون بیاد یا حتی فکر کردن در مورد اینکه چرا باید به این زندگی ادامه بدیم؟

 

این مرحله ، مرحله ی بسیار مهمی هست ، که باید حتما بهش پرداخته بشه چون حتی افسردگی بعد از یک مشکل کوچیک هم میتونه تبعات جبران ناپذیری رو به روح و روان افراد وارد کنه. افرادی که توی این مرحله قرار دارن به کمک روانپزشک و یا روان درمانگر ، نیاز دارن و اصلا نباید توسط عزیزانشون رها بشن .

پذیرش

پذیرش لکنت به این معنی نیست که اشکالی نداره که بچه م لکنت گرفته ، بلکه به این معنی هست که فرزندم لکنت گرفته و فقط من رو داره تا کمکش کنم . یا اینکه من لکنت دارم اما این دلیل نمیشه که حال خوبی نداشته باشم و باید برای حال خوبم تلاش کنم و این مرحله رو پشت سر بذارم چون من قوی هستم.

 

فردی که توی این مرحله ست داره توی دنیای واقعی زندگی میکنه ، تصمیمات درست و واقعی میگیره و پیشرفت میکنه . زندگیش رو همونطور که میخواد میسازه و چیزی که ارزشمنده اینه که داره برای ساختنش تلاش میکنه. این افراد معتقد هستن که با تغییر کردن و کنار اومدن با تغییرات جدید ، روزهای خوب خواهند اومد و در غیر این صورت باید به گذروندن روزهای سخت بیشتری تن بدن. این افراد روابط جدید شکل میدن ، چیزهای جدیدی رو برای اصلاح تغییرات شکل گرفته یاد میگیرن ، و به موفق شدنشون در این مسیر باور دارن.

متاسفانه افرادی که در این مرحله هستن ، اگر به اندازه کافی آمادگی ورود به این مرحله رو نداشته باشن یا روی تقویت عزت نفس خودشون کار نکنن، میتونن با اولین شکست یا نوسان لکنت ، دوباره به مراحل قبلی برگردن و مدت زمانی بگذره تا بتونن به پذیرش دوباره برسن . اما خوشبختانه هیچوقت برای رسیدن به پذیرش لکنت دیر نیست و انسان میتونه همیشه در حال یادگیری باشه…

به امید موفقیت شما در مسیر درمان لکنت.

اطلاعات مدرسه لکنت (بهترین مرکز گفتار درمانی)

نویسنده مقاله : لیلا اسماعیلی گفتاردرمانگر تخصصی لکنت (مدرسه لکنت ایران)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا
باز کردن چت
1
به کمک نیاز دارید؟
سلام
میتونم کمکتون کنم ؟