مشاوره درمان لکنت + اصول علمی مشاوره در لکنت

منتشر شده در بنیاد لکنت: یک سازمان غیرانتفاعی که به افراد دارای لکنت کمک می کند

این مطلب گزیده ای از کتاب عالی (مشاوره موثر در درمان لکنت) است.

یادداشت سردبیر: جوزف شیهان، پیشگام در زمینه درمان لکنت و فردی که لکنت داشت، واقعیت مجموعه “غول در زنجیر” و تأثیر ناتوان کننده ی آن را روی کسانی که لکنت دارند ، فهمید. این مجموعه مربوط به یک باور غیر واقعی است که اگر لکنت وجود نداشته باشد، هر دستاوردی در زندگی ممکن است. دکتر شیهان در استفاده از اصول مشاوره به عنوان نیروی اصلی در درمان، از زمان خود جلوتر بود. درک او از ترس، گناه، و شرم و رابطه آنها با لکنت بی نظیر بود. او یک درمانگر و محقق بسیار موفق بود که خود را وقف مطالعه در مورد لکنت و تأثیر آن بر زندگی کرد.همه ما در زندگی با انتظاراتی روبرو می شویم یا سعی می کنیم آنها را برآورده کنیم، گاهی موفق می شویم، گاهی اوقات شکست می خوریم. وقتی علناً شکست می خوریم، شرمنده می شویم. وقتی به طور خصوصی در برآوردن انتظارات خود شکست می خوریم، احساس گناه می کنیم.

Effective Counseling in Stuttering Therapy

Joseph G. Sheehan، Ph.D.

شرمندگی

شرم یک اتفاق آشکار در اختلال لکنت است، زیرا از فرد دارای لکنت انتظار می رود که در محدوده طبیعی روان صحبت کند ولی او در انجام این کار ناکام است. در این فرآیند، او ممکن است رفتاری از خود نشان دهد که شنوندگان آن را مبهم و مانع می‌دانند، زیرا صحبت کردن برای کسانی که فراموش کرده‌اند بدست آوردن مهارت در وهله اول چقدر پیچیده است ، همیشه ساده به نظر می‌رسد.

برای درک این اختلال به‌عنوان درمانگر، باید این واکنش‌های مخاطب را تجربه کنیم، اغلب با به دست آوردن نقش فردی که با او کار می‌کنیم تا بتوانیم بخشی از آنچه را که او تجربه می‌کند در حالی که سعی می‌کند صحبت کند، اما در عوض مانع می‌شود، بدانیم. در این فرآیند، همچنین ممکن است ما واکنشی از انجام کاری اشتباه، عدم رعایت عدالت در مورد خود و شنوندگان خود را تجربه کنیم. مانند فردی که لکنت دارد، می‌توانیم احساس گناه، و رنج خصوصی را تجربه کنیم که ناشی از این احساس است که درست عمل نکرده‌ایم یا اندازه‌گیری نکرده‌ایم. پس لازم است که اصول مشاوره درمان لکنت را بدانیم.

احساس گناه

نقش احساس گناه در لکنت را به سختی می توان بیش از حد تخمین زد. این احتمال وجود دارد که احساس گناه به شدت در پس زمینه شروع لکنت وجود داشته باشد، به حفظ رفتاری که پس از شروع لکنت شروع شده کمک می کند و کل روند درمان و مشاوره با افرادی که لکنت دارند را به شدت پیچیده می کند.

تأثیر احساس گناه بر روانی گفتار ممکن است حتی در سخنرانان عادی نیز مشاهده شود. وقتی چیزی را اعتراف می‌کنیم، یا از اعمال خود دفاع می‌کنیم، یا در معرض تهدید توضیح می‌دهیم، احتمالاً هیچ یک از ما به راحتی ، روان نمی‌مانیم. در کسانی که لکنت دارند، احساس گناه ، ترس را تشدید می کند یا با ترس چند برابر می شود تا تولید کلمه روان را مختل کند. ما با کاهش احساس او مبنی بر اینکه هر بار که لکنت می کند کار اشتباهی انجام می دهد، ترس را برای فرد دارای لکنت کاهش می دهیم. این همان چیزی است که ما از پذیرش مشکل، «نقش لکنت‌کننده» به میزان کافی می‌گوییم تا بتوان در فضایی سالم و باز، درباره آن بحث، تحلیل و روی آن کار کرد.

ما ممکن است بین چندین نوع و منبع احتمالی واکنش های احساس گناه در کسانی که لکنت دارند تمایز قائل شویم. برخی از اینها هر بار که فرد روی کلمه‌ای لکنت می‌کند، دوباره زنده می‌شود و ممکن است به شکل گیری مخلوطی از شرم، برجستگی و احساس گناه در بسیاری از تجربه‌ها پس از بیان کلمه کمک کنند.

 


دیگر مطالب:

تأثیر منابع مختلف افشای لکنت روی درک ما از کودک دارای لکنت (254 بازدید)

درمان پذیرش و تعهد برای بزرگسالانی که لکنت دارند (308 بازدید)

کارآزمایی تصادفی کنترل شده سه قسمتی از برنامه های لیدکامب و برنامه وستمید برای لکنت زبان اولیه (514 بازدید)

تاثیر درمان گروهی بازسازی گفتار روی لکنت کودکان 6 تا 9 ساله

منابع شرم و گناه

  1. احساس گناه اولیه

    به مجموعه احساساتی اطلاق می شود که در وهله اول ، گفتار دارای لکنت باعث بروز آنها شده است. به عنوان مثال، ممکن است یک کودک دو ساله آنقدر نفی و شرمنده شده باشد که در مورد صحبت کردن عمیقاً نامطمئن باشد(اجتناب). در میان چیزهای دیگر،گفتار، نگرش نسبت به خود را منعکس می کند. اگر به کودک خردسال این حس داده شود که اغلب در همه چیز اشتباه می کند، به راحتی احساس می کند که در تلاش های سرگردان خود برای به دست آوردن نقش گوینده اشتباه می کند.

  2. احساس گناه ثانویه

    ناشی از برآورده نشدن انتظارات از صحبت کردن، پس از بروز رفتارهای لکنت است. پیشنهادهای همیشگی همسایه ها و غریبه ها و … به فرد دارای لکنت ، برای نفس عمیق کشیدن، فکر کردن به آنچه می گوید، کم کردن سرعت، ترفندی را امتحان کند – همه اینها نشان می دهد که اگر فرد دارای لکنت بخواهد توصیه های ارائه شده را دنبال کند، لکنت مشکلی ساده با راه حل آسان است. اما معمولاً فرد دارای لکنت‌ ،همه ی آن‌ها را امتحان کرده، در همه آنها شکست خورده است و هر بار تکرار پیشنهادات صرفاً به ناامیدی او می‌افزاید. علاوه بر این، انتظار بهبودی فوری به این توصیه ها می رود و وقتی لکنت‌کننده مجبور است آنها را رد کند، احساس گناه می‌کند.

وقتی آنها را امتحان می کند و شکست می خورد، احساس گناه می کند. “وقتی می گویم نه، احساس گناه می کنم” عنوان کتابی محبوب در مورد آموزش ابراز وجود است. یکی از پیشنهادهای کتاب اصول مشاوره درمان لکنت برای غلبه بر احساس گناه و بی کفایتی، تکنیک «ثبت شکست» است، بیانی مؤدبانه اما محکم و مداوم از آنچه واقعاً می خواهید. تحقق بخشیدن به آرزوها و انتظارات خود به جای آرزوهای دیگران، بسیار موثرتر است.

  1. احساس گناه در تنبیه مخاطب

    از این درک مراجع ناشی می‌شود که گفتاربا تقلا و پرزحمت او برای شنوندگانش آزاردهنده و تنبیه‌کننده است – یا از این تصور او ناشی میشود که رفتارهای لکنت او برای دیگران تنبیه‌کننده است. این مورد از نظر کیفی با این احساس که صرفاً تقاضاهای روانی را برآورده نکرده اند متفاوت است. اگرچه به نظر می رسد افراد کمی وجود دارند که به قدری روان رنجور هستند که از تنبیه مخاطبان، جناح رضایت سادیستی را به دست آورند،که البته آنها معمولی یا عادی نیستند. علاوه بر این، حتی آن افراد می توانند در کنار جناح رضایت مشکوک، از مجازات مخاطبان خود و خود احساس گناه کنند.

تحقیقات رابطه مثبتی بین تهدید یا انتظار مجازات و فراوانی لکنت ایجاد کرده اند. ما معمولاً در جایی که بیشتر از همه به دردمان می‌خورد، لکنت می‌کنیم. البته، اغلب آن‌طور که فرد دارای لکنت‌ تصور می‌کند یا انجام میدهد ، مخاطب ، نگران یا تنبیه نمی‌شود.

بحث و مشاهده در مورد مشکل لکنت با درمانگر ممکن است تا حد زیادی احساس گناه و نگرانی لکنت کننده در مورد تنبیه مخاطب را کاهش دهد. اکثر افراد تحت درمان در نهایت متوجه می شوند که آسیبی که تصور می کنند به شنوندگان وارد کرده اند مانند گزارش های زودهنگام مرگ مارک تواین است – بسیار اغراق آمیز!

  1. احساس گناه ناشی از درمان

    چهارمین نوع احساس گناه قابل تشخیص است و تأثیرات عمیقی بر روند درمان و رابطه درمانگر با فرد دارای لکنت دارد.در مشاوره درمان لکنت قرارداد ضمنی یا صریح با فرد مبتلا به لکنت، حداقل در نهایت، نیاز به روانی گفتار بیشتر دارد. هر درمانگر بالینی می‌خواهد به فرد مبتلا به لکنت کمک کند تا بهتر صحبت کند – به همین دلیل است که مراجع آنجاست. اما در انتظارات زودرس خطر بزرگی وجود دارد. بسیاری از مراجعان امیدوار، از نظر پاسخ به درمان، از این آگاهی که انتظار می‌رود به زودی بهبود یابند، دچار مشکل شده‌اند. جایی که فشارها برای بدست آوردن عملکرد روانی گفتار، قبل از زمانی که فرد دارای لکنت می‌تواند، برنامه‌ریزی ‌شوند،فرد برای ارائه شکست درمانی آماده میشود و در نتیجه آن ، ممکن است احساس گناه ایجاد شود.

آمادگی برای تغییر

آمادگی برای تغییر یک عنصر اصلی در همه درمان ها است. اما هر فردی که می آید، یا ارجاع داده می شود یا تحت درمان قرار می گیرد، آمادگی تغییر را ندارد. برای مثال، بسیاری از لکنت‌کنندگان الگوهای فرار و گریز را به خوبی تثبیت کرده‌اند و نمی‌خواهند آن‌ها را بدون مقاومت شدید کنار بگذارند. به عنوان درمانگر یا مشاور، باید توانایی خود را برای تخمین فاکتور آمادگی تقویت کنیم، به طوری که وقتی مراجع آماده حرکت نیست، به او فشار نیاوریم. حداقل، ما نباید فراتر از محدودیت‌ها و پذیرا بودن او فشار ‌آوریم، چون ممکن است چنان ناامید و پر از احساس گناه شود که به جای پیشرفت، ترک درمان کند یا پسرفت کند.

درجاتی از احساس گناه ناشی از درمان در کل مسیر اقدام به درمان وجود دارد. تقریباً تمام درمان‌هایی که در حال حاضر مورد استفاده قرار می‌گیرند، از فردی که لکنت دارد می‌خواهد تا حدی یک شرکت‌کننده فعال باشد. او باید به غیر از صحبت کردن، کاری انجام دهد. در این شرایط، فرد دارای لکنت‌ به راحتی می‌تواند به خاطر انجام ندادن کافی آنها احساس گناه کند. اگر درمانگر در مشاوره درمان لکنت ناخواسته این باور رایج را در فرد مبتلا به لکنت تشویق کرده باشد که گفتار کامل و بدون لکنت باید هدف باشد، بار گناه هرگز از بین نخواهد رفت.

گفتار برای اینکه قابل قبول باشد نیازی نیست که کاملا روان باشد. حتی بازیگران ماهر نیز در مواقعی افت می کنند. در روانی گفتار مانند بسیاری چیزهای دیگر، کمال گرایی یک هدف خودشکوفایی است. هر گونه احساس مداوم از جانب فرد مبتلا به لکنت مبنی بر اینکه او در هر یک از ابعاد درمانی شکست خورده است، باعث میشود که وی ارزش خود را در روانی گفتاری که باید بدست بیاورد زیر سوال ببرد.

  1. احساس گناه ناشی از درمانگر

    ما در مورد احساس گناه ناشی از درمان بحث کردیم، یعنی احساساتی در فرد دارای لکنت‌ که از آگاهی او مبنی بر اینکه تمرینات را به اندازه کافی انجام نداده است و انتظاراتش را که برای خودش تنظیم کرده بود برآورده نکرده است، ایجاد می‌شود.

ممکن است مراجعه‌کننده نسبت به درمانگر و روشی که او ارائه می‌کند بی‌اعتمادی اساسی داشته باشد – و این احساس اغلب متقابل است. در این فضا فرصت زیادی برای سرزنش خود و سرزنش دیگران وجود دارد. ما سرزنش خود را نوعی گناه ناشی از درمان نامیده ایم. به طور طبیعی و ناخواسته ایجاد می شود. اما برخی از درمانگران، به عمد یا غیر از این، واکنش‌های احساس گناه و شرم را مستقیم‌تر القا می‌کنند.

به‌عنوان بهانه‌ای برای یک برنامه یا شکست درمانگر، آن‌ها تصمیم می‌گیرند تا احساس گناه و آمادگی شرمساری شدید مراجع را دستکاری کنند. پس از هفته‌ها یا ماه‌ها درمان با عود مکرر، آنها ایده پذیرش را تغییر می دهند و در نهایت آنها به فرد دارای لکنت می گویند یا به آنها اشاره می کنند که: “در هر حال، به یاد داشته باشید که شما یک فرد دارای لکنت هستید و باید این واقعیت را بپذیرید.”

پذیرش مشکل در شروع درمان است نه در پایان. فرد مبتلا به لکنت باید این نقش را بپذیرد، نه الگوی قدیمی لکنت کردن را. این همان چیزی است که فرد دارای لکنت برای از بین بردن آن وارد درمان شد! اگر از او خواسته شود که الگوی قدیمی را بپذیرد، پس نباید از او خواسته شود که درمان را انجام دهد. ترویج “پذیرش” در پایان کار برای توجیه شکست درمانگر یا شکست روش، بی عدالتی است. نیازی نیست آنچه را که می توانیم تغییر دهیم بپذیریم – و فردی که لکنت دارد می تواند تغییر کند.

اگر او می‌خواست «بپذیرد» نه برای ایجاد تغییر، بلکه برای اینکه همان‌طور که در زمان ورودش بود باقی بماند، نمی‌آمد! هنگامی که درمانگر در پایان درمان، فرد مبتلا به لکنت را سرزنش می کند، امیدهای مراجع مورد سوء استفاده قرار می گیرد.

  1. زمان بندی به عنوان منبع احساس گناه

مانند هر رابطه مشاوره ای، سوء استفاده از عامل آمادگی برای تغییر می تواند منجر به احساس گناه و احساس مبهم شکست شود. زمان بندی بسیار مهم است، زیرا منعکس کننده حساسیت و شایستگی درمانگر است. انتظار برای اجرا در یک سطح معین در یک مرحله ممکن است،اما در مرحله دیگر ممکن است کمتر مناسب باشد. روش های کاملاً خوب ممکن است بسته به آمادگی فرد نامناسب باشند.

به عنوان مثال، برخی از بحث ها در مورد این مشکل تقریباً در همه درمان ها بومی است، حتی اگر فقط برای توضیح مراتب باشد. برخی از مراجعان حاضر نیستند حتی آنقدر درگیری با خود را تحمل کنند. حتی بحث با درمانگر در مورد مشکل ،ممکن است دردناک باشد. مهارت داشتن در مشاوره درمان لکنت با افرادی که لکنت دارند مستلزم توانایی تشخیص علائم ناراحتی و اطمینان از این است که احساس گناه ناشی از درمان ، منجر به دلسردی، روحیه پایین و خاتمه زودرس درمان نمی شود.

 

مدرسه لکنت
وقتی که لکنت با مشکلات دیگر همراه است

بسیاری از مشکلات دیگر ممکن است با مشکل لکنت همراه باشد و درمانگر باید مجهز باشد تا در محدوده ای معقول به فرد مبتلا به لکنت کمک کند. تبدیل شدن به فردی که لکنت دارد، کسی را از تبدیل شدن به فردی با بسیاری مشکلات دیگر معاف نمی کند. نباید تصور کرد که احساس گناه و بی کفایتی اغلب توسط کسانی که لکنت دارند کاملاً نتیجه لکنت است. به عنوان یک مثال، ممکن است یک فرد مبتلا به لکنت افسرده به نظر برسد، و برای او – و درمانگرش – آسان است که فرض کنند به دلیل لکنت افسرده است، یا اینکه به دلیل افسردگی دچار لکنت می شود. اما رابطه این عوامل را نمی توان فرض کرد – آنها ممکن است به هم مرتبط باشند یا نباشند، یا ممکن است به هم مرتبط باشند اما فقط کمی!

به عنوان مثال دیگر، یک مراجع ممکن است متخاصم یا به طور فراگیر مضطرب باشد. اما ممکن است او هیچکدام از اینها نباشد، چه لکنت داشته باشد یا نداشته باشد. چنین احساساتی ممکن است به راحتی با لکنت او مرتبط نباشد. از آنجا که خصومت ممکن است آشکارا با لکنت مرتبط باشد، به این معنی نیست که در هر مورد باید از نظر روان پویشی مرتبط باشد. رابطه لکنت با مشکلات همزیستی تا حد زیادی یک حیطه ی ناشناخته است، و این سوال توسط مطالعاتی که صرفاً افراد دارای لکنت‌ را با گروه‌های کنترل مقایسه می‌کنند، بی‌پاسخ مانده است. در تشخیص ارتباط سایر مشکلات با لکنت افراد ، اغلب باید منتظر ظهور آنها در طول دوره درمانی بود. مشکلاتی که بر مرحله بعدی درمان تأثیر می گذارد، اغلب در مصاحبه اولیه ظاهر نمی شوند.

به عنوان درمانگر،

گاهی اوقات لازم است به خود یادآوری کنیم که در حال درمان یک فرد هستیم، نه فقط یک مورد ناروانی شدید. در برخی از کلینیک ها، ظاهراً به گروه لکنت «گروه روانی» می گویند، با این فرض که روانی گفتار تنها مشکل و تنها هدفی است که قابل ذکر است! بسیاری از درمانگران می توانند با کمک به فرد برای داشتن احساس بهتر در مورد خودش در تمام نقش‌های زندگی‌اش، نه فقط نقش صحبت کردنش ، مسیر به سوی  بیان روان را به طور مؤثرتری تسهیل کنند.

یک فرد دارای لکنت ممکن است احساساتی مثل زشتی یا تنهایی یا ناخواسته بودن یا طرد شدن از جریان اصلی تعاملات معنادار با سایر انسان ها را تجربه کند و این احساسات همگی به وقفه های گفتاری او کمک می کنند. اما نمی توانیم فرض کنیم که او این احساسات را فقط به خاطر لکنت دارد. به هر حال ممکن است آنها را داشته باشد. همچنین نمی‌توانیم فرض کنیم که حتی یک درمان رفتاری موفق لکنت، به طور خودکار تمام این احساس‌های شک و بی‌کفایتی را از بین می‌برد. در یک مشاوره درمان لکنت عالی ،درمانگر ممکن است با فقط فکر کردن به رفتارهای لکنت ، فرصت را برای کمک به حل مشکلات مهم دیگر افراد دارای  لکنت، از دست بدهد.

مجموعه غول در زنجیر

خود مراجع اغلب فکر می کند که اگر لکنت نمی کرد، مشکل دیگری نداشت و دستاوردهای او پایانی نداشت! ما این مجموعه را “غول در زنجیر” نامیده ایم.

احساساتی که اگر فقط آن مشکل را نداشتیم، هیچ چیز دیگری اشتباه نمی شد. به عنوان درمانگر، آگاهی از انتساب بیش از حد همه مشکلات به لکنت ممکن است به ما کمک کند تا از توهم مشابهی که اغلب در افراد دارای لکنت یا افراد با هر نوع نقص دیگر وجود دارد، اجتناب کنیم.

تقریباً هرفرد دارای لکنت درباره افسانه دموستنس، فردی یونانی که بر نقص گفتارش غلبه کرد و سخنور بزرگی شد، شنیده است. تقریباً به یک توقع تبدیل می شود. با این حال می دانیم که افراد دارای لکنت معمولاً سخنوران بزرگی نمی شوند، حتی زمانی که با درمان یا بدون درمان بهبود می یابند. این اصطلاح «مجموعه دموستنس» است.

ایده “غول در زنجیر” بسیار گسترده تر است. این مسئله به انتساب بیش از حد تمام مشکلات مهم به لکنت، به معلولیت ، از سوی فرد دارای لکنت، اشاره دارد. یعنی اگر فقط او لکنت نداشت، هیچ محدودیتی برای دستاوردهای او نبود. در اینجا یک عملکرد دفاعی وجود دارد که می‌تواند باعث ایجاد واکنش‌های ناامیدکننده در فرد مبتلا به لکنت شود که درمان را شروع می‌کند. تا زمانی که از آن آگاه نباشیم، ممکن است متوجه نشویم که بهبودی، مشکلات زیادی را به همراه دارد و روندی برای تطبیق با گفتار روان وجود دارد.

احترام گذاشتن به احساسات

در لکنت ما هم با احساسات و هم با رفتار، با الگوهای پاسخ شرطی کلاسیک و شرطی ابزاری سروکار داریم. به‌عنوان درمانگر در مشاوره درمان لکنت ، باید از تمایز بین این دو دسته از پاسخ‌ها آگاه باشیم، زیرا آنها نیاز به رفتارهای متفاوتی در درمان دارند. در سطح احساس نباید درست یا غلط وجود داشته باشد. اگر فرد دارای لکنت احساس ترس یا شرم یا گناه کرد، به او کمک کنید تا این احساسات را کشف کند، زیرا ممکن است به لکنت او و نگرش او نسبت به خود و دیگران و صحبت کردن در دنیا مربوط باشد. در سطح احساس، «بایدها» و «نبایدها» نباید اعمال شوند. در غیر این صورت، فردی که لکنت دارد، افشای احساسات و نگرش‌های خود را نسبت به آنچه تصور می‌کند درمانگر می‌خواهد بشنود، تنظیم می‌کند. احساسات برای خود اعتبار دارند و باید به آنها احترام گذاشت.

 

برخی از اصول مشاوره ی لکنت

بگذارید روی سطح نگرشی یا احساسی تمرکز کنیم، زیرا در اینجاست که نقش مشاوره برجسته‌ترین نقش را دارد. ما ممکن است از روندهای نوظهور در مشاوره دادن و روان درمانی به طور کلی سود ببریم، زیرا مشکلات و چالش های مشابهی را با مشاوران و درمانگرانی که با سایر مشکلات تعیین شده کار می کنند، به اشتراک می گذاریم.

چند اصل خاص در مشاوره دادن به درمانجو با تاکید بر سطح احساس، برای رهایی از احساس گناه مرتبط با لکنت و موارد دیگر، ممکن است بیان شود:

  • یک رابطه و فضایی ایجاد کنید که در آن بتواند هر آنچه را که احساس می کند، بدون سانسور قبلی بیان کند. به او کمک کنید بفهمد که او هرگز در سطح احساس اشتباه نمی کند. در مقابل، در سطح انجام، حق انتخاب و مسئولیت دارد.
  • لکنت را به عنوان یک فرد در کانون درمان قرار دهید، نه صرفاً سرکوب فوری فراوانی لکنت. به او کمک کنید تا پتانسیل رشد و توسعه و خودآگاهی را درک کند.
  • از جایی که فرد مبتلا به لکنت است، شروع کنید، نه از جایی که درمانگر قرار دارد. اگر می ترسد یا به شدت می ترسد که ترس های خود را بپذیرد، یا در مورد آنها احساس گناه می کند، فضای کافی برای دویدن به او بدهید تا احساس راحتی کند.
  • به احساسات او – احساس گناه، شرم، ترس یا خشم – به عنوان احساسی دارای اعتبار ذاتی، از نظر نوع شرایطی که در زندگی تجربه کرده است، احترام بگذارید.
  • در مشاوره درمان لکنت به او کمک کنید تا دریابد که هر چه احساس گناه، شرم و نفرت بیشتری به لکنت خود داشته باشد، بیشتر جلوی خود را می گیرد و احتمال لکنت بیشتر خواهد بود. به او کمک کنید تا این حجم از احساسات منفی را کشف و به اشتراک بگذارد و از آنها بکاهد.
  • با اینجا و اکنون مقابله کنید. بر احتمالات آینده تاکید کنید نه اشتباهات گذشته. “از اینجا به کجا می رویم؟ چه انتخاب های رفتاری در دسترس هستند؟ در این مرحله چه کاری می توانم انجام دهم؟” اینها سوالاتی هستند که به جایی منتهی می شوند.

پرسش‌ها یا جملاتی مانند، «اگر این کار را انجام نمی‌دادم» یا «کاش این اتفاق به گونه‌ای دیگر می‌افتاد» یا «من یک شکست خورده‌ام» یا «چرا همه چیز همیشه برای من اشتباه پیش می‌رود؟» تمایل دارند به جایی منتهی نشوند.

دیگر اصول
  • به فرد دارای لکنت اجازه دهید بداند که شما به چیزی بیش از لکنت علاقه دارید، بلکه به او به عنوان یک شخص علاقه مند هستید. تا جایی که می توانید او را به عنوان یک شخص بشناسید و درک کنید. او اگر احساس کند که شما به او و احساساتش اهمیت می دهید، در کنارش هستید، چه او از نظر جامعه موفق باشد یا شکست خورده، و باقی ماندن حمایت عاطفی شما ربطی به آن ندارد، بهتر است.
  • مراقب علائمی که نشان می دهد او سعی دارد وانمود کند که پیشرفت بیشتری نسبت به آنچه واقعاً تجربه می کند، دارد ، باشید، چون ممکن است فقط برای خشنود کردن شما و حفظ حمایت شما باشد.
  • همانطور که او بار شرم، گناه و ناامیدی خود را کاهش می دهد، به او کمک کنید تا برای این احتمال آماده شود که پیشرفت و بهبودی نهایی از لکنت ممکن است همچنان او را با مشکلات دیگری که باید با آنها کنار بیاید آماده کند. او ممکن است مجبور شود دیدگاه خود را تغییر دهد که لکنت تنها مانع موفقیت او بوده است. او ممکن است در امتداد مشکلات تازه حل شده ، مشکلات دیگری را کشف کند.
  • در مشاوره درمان لکنت مراقب احساس گناه ناشی از درمان باشید، تا حداقل بتوانید آن را تشخیص دهید، حتی اگر نتوانید به طور کامل از ایجاد احساس گناه در طول دوره درمان جلوگیری کنید. با یک مشکل مبتنی بر عادت مانند لکنت، معمولاً پیش می آید که فرد دارای لکنت‌، پس از رسیدن به روانی گفتار یا غوطه ور شدن در روانی گفتاری که جدیدا حاصل شده ، بازگشت آشکاری از احساسات و رفتارهایی را که فکر می‌کرد بر آن غلبه کرده است، تجربه ‌کند (قانون عادت‌های Jost). پاسخ‌های تازه به‌دست‌آمده، سریع‌تر از الگوی پاسخهای قدیمی‌ و قدیمی‌تر از بین می‌روند، مگر اینکه برای مدتی به طور مداوم تمرین شوند.

با عود لکنت، احساس گناه به وجود می‌آید – اما مراجع می‌تواند برای این احتمال آماده شود و می‌تواند با روش‌هایی که در طول درمان استفاده می‌کرده است، بهبودی خود را دوباره برقرار کند. هر مراجع باید تشویق شود تا ابتکار عمل و استقلال درمانگر را توسعه دهد و بتواند به موقع یاد بگیرد تا به منبعی بالینی برای خودش تبدیل شود. درمانگر می تواند به فرد مبتلا به لکنت کمک کند تا از وابستگی اولیه به استقلال بعدی تغییر مسیر دهد.

  • تقویت استقلال به معنی رها کردن درمانگر نیست ، و فرد دارای لکنت باید همیشه احساس کند که در صورت بروز مشکلات جدید، یا در صورت نیاز به تجدید نظر در مواجهه با مشکلات قدیمی، میتواند به درمانگرش مراجعه کند.
  • از آنجایی که یادگیری بیش از حد احساسات جدید و الگوهای رفتاری آموخته شده مطلوب است، فرد دارای لکنت‌ نباید در لحظه‌ای که روان می‌شود یا روان‌تر از قبل می‌شود، از درمان کنار گذاشته شود. تثبیت برای مدت زمان قابل توجهی پس از بهبودی اولیه معمولاً برای محافظت از دستاوردهای حاصل از درمان و ادامه علاقه مندی به فرد و کارهایی که او با زندگی خود پس از بهبود یا بهبودی از لکنت انجام می دهد، مورد نیاز است.

Source URL: https://www.stutteringhelp.org/content/principles-counseling-people-who-stutter

https://store.stutteringhelp.org/effective-counseling-in-stuttering-therapy.html

تهیه کنندگان : انسیه عباس زاده ، لیلا اسماعیلی (گفتاردرمانگران تخصصی مدرسه لکنت ایران)

دانلود گزیده کتاب

4 دیدگاه دربارهٔ «مشاوره درمان لکنت + اصول علمی مشاوره در لکنت»

    1. ممنون از توجهتون ، اگر براتون امکانپذیره قسمتهایی که ترجمه محتوایی خوبی از نظر شما ندارن رو مشخص بفرمایید که اصلاح کنیم .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا
باز کردن چت
1
به کمک نیاز دارید؟
سلام
میتونم کمکتون کنم ؟